ابیاتی پراکنده سرودم. گفتم روی وبلاگ قرار بدم بد نیست!
بود زینت به نزد زن، امانت
مکن جانم امانت را خیانت
بیا خواهر ز زهرا پیروی کن
میفکن خویشتن اندر ضلالت
شادیِ جانِ عاشقان، قرآن است بی گمان
لطف خدا به مسلِمان، قرآن است بی گمان
خار به چشم کافران، نور به قلب مومنان
راهنما به هر زمان، قرآن است بی گمان
ای در این شبگیرِ غم بیدار ما
ای نشانده شادی بر رخسار ما
من غلام و تابع دربار تو
ای همیشه سرور و سالار ما
××××××××
مو چون مجنون غم لیلی کشیدم
کسی زیباتر از مولا ندیدم
مو چون در خدمتِ آل حبیبم
مو هر جام بلا را سر کشیدم
پانوشت:
1- شک گذرگاهی خوب و ایستگاهی کشنده است.
2- پراکندگی ابیات حکایت از پراکندگی افکارم دارد!
3- نظرات گروهی رو با اجازه حذف میکنم...
4- خداوند، شخصِ آزرمگینِ بردبارِ عفیفِ خودْ نگهدار را دوست دارد. [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
5- اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل و فرجهم.